آزمون فکری اتاق چینی آزمون فکری بود که فیلسوفی به نام جان سرل ایجاد کرد
برای اینکه ببینیم یک نرم افزار ذهن داره یانه میگه یه اتاقکی که مثلا بایگانی دارد رو تصور کنید، فرض کنید یک فردی هم در اتاق نشسته و چینی بلد نیست و انگلیسی زبانه اما یه کتابچه داره که ما بر اساس اون سوالات رو به صورت چینی از دریچه به داخل اتاق منتقل می کنیم، بعد اون آقا به دستورالعمل های کتابچه نگاه می کنه و مراجعه میکنه که مثلا این سوال با شماره ۱۲۳ مطابقت داره و بر اساس آن کتابچه و کد 123 یه فایل دیگه ای دسترسی پیدا میکنه و اون رو میکشه بیرون که میشه همون جواب سوال و اون رو به سوال کننده میده
این سیستم برای هر سوال چینی سخت و آسون میتونه پاسخی را از دریچه بده بیرون آیا میشه گفت این فرد زبان چینی بلده ؟و درک چینی اینجا وجود داره؟ خیر
خب این همان چیزی است که نرم افزار ها انجام می‌دهند و بر اساس یک الگوریتم و دیتاهایی پاسخ شما را می دهند خب این ها نه ذهن دارند و نه خودآگاهی
شما به آدم درون اون اتاق کار نداشته باش شما کلیت اتاق را در نظر بگیرید اما این اتاق و آدم درونش اون کتابچه یک سیستمه و این سیسم ذهن داره و خودآگاهی داره
راجر پنروز میگه شاید خودآگاهی ویژگی خاص زیستی باشه و دلیلی بر آن نداریم و بر میگردیم به اینکه چجوری ذهن از جسم طلوع میکنه و بر می آید خودآگاهی چه مزیت تکاملی دارد؟مثل هرپدیده ای در حیوانات و گیاهان که نمی‌دانیم چه مزیت تکاملی دارند؟ شاید خودآگاهی یه محصول فرعیه ،مثل ماشین که قصد نداره حرارت پیدا کنه اما وقتی روشن میشه حرارت هم داره خودآگاهی انسان هم همینه قرار نیست خودآگاهی پیدا کنه ولی وقتی زندگی میکنه دنبال پول زن و خونه… هست و یه سری چیزها بدون اختیار شکل میگیره
رابین دانبار میگه مغز یک ماشین اجتماعیه،چون تحولات تکاملی ما بزرگ و پیچیده بود چون گروه اجتماعی و محیط ما بزرگه چون جهان ما بزرگه چون عرصه شکار ما بزرگ بوده یا دنیل دنت می آید سه موضع تعریف میکنه یک موضع قصد و نیت و اراده موضع دوم،جسم و جرم و فیزیکی جنس و رنگ موضع سوم طراحی و دیزاین
غالبا ما وقتی میتونیم درباره یک موجودی از خودآگاهی حرف بزنیم که قصد و نیت داشته باشه ،مثل همون سوال سگ بودن چه احساسی داره که پاسخ مثبته اما مثلا لیوان چه احساسی داره میگیم نداره پس خودآگاهی نداره یعنی می‌فهمیم اون سگ مثلا موجود قصد وغرضی داره هرچه سایز مغز بزرگ تر بشه اون قصد و نیت هم بزرگ ترمیشه اما خب نباید فکر کنیم که این اختصاص به انسان داره.
مثل میمون که آدم هایی رو فریب بدهند یا پلنگ ها و برخی حیوانات که تئوری ذهن دارند و قصد و نیت دارند این یعنی خودآگاهی، یا پیش‌بینی رفتار دیگران و دیگر موجودات به این نیت که خودمان بزاریم جای آن ها تا به این هدف تکاملی که شانس بقای خودمان را بیشترکنیم پس خودآگاهی حرارت ماشین و … نیست
اما خالق مفهوم هوش مصنوعی آقای جان مک کارتی میگه ما میتونیم نسبت به ماشین قصد ونیت رو نسبت بدهیم اگر که به اندازه کافی پیچیده بشه به این معنا که رفتارهای پیچیده معنادار میتونه ماشین ها را ببره به سمت خودآگاهی اما بازهم داریم هوش مصنوعی را با خودمون مقایسه میکنیم باید بدونیم کار تکامل بشر هم با خودآگاهی به پایان نرسیده
