جورج فریدمن استراتژیست آمریکایی در سال 2011 میگه:
حمله به عراق یک حماقت چند لایه بود
موازنه قدرت را بین ایران و عراق از بین برد
مساله ترسناک راجع به ایران، هسته ای نیست آن ها اصیل ترین نیروی نظامی متعارف در خلیج فارس هستند در نبود نیروی نظامی آمریکا نیروی ایران چیره بر منطقه است.
آن ها می توانند سعودی ها را یک لقمه کنند.
محاسبات سعودی نشان خواهد داد که نامحتمل است که بیرون رفتن آمریکا بازگشت دوباره ای در پی داشته باشد ولی ایرانیان جایی نخواهند رفت اگر آمریکا از عراق برود گمان نمیکنم نهادهایی که پشت سرمان می گذاریم بتوانند مقابل ایران مقاومت کنند.
اگر ما بیرون برویم ایران تلاش میکند جای ما را پر کند و من فکر می کنم موفق خواهند شد.
اما در این صورت آن ها در جایگاه اثرگذاری بر عربستان قرار خواهند گرفت که برای دنیا اهمیت دارد سعودی ها هم ارتشی که بتواند برای یک دوره طولانی سرپا بماند ندارند در این صورت به طور بالقوه موازنه قدرت در جهان دگرگون خواهد شد
احمدی نژاد هم به خاطر همین اینقدر گستاخ است و اگر می خواهید بدانید چرا شش ملت و پنج عضو همیشگی شورای امنیت و… می خواهند با ایران پشت یک میز بنشینند برای این است که آن ها هم این نکته را می دانند از میان رفتن توازن قدرت در غرب آسیا آمریکا را در موقعیت دشواری قرار داده سه گزینه دارد یکی اینکه در عراق بماند دومی دستور حمله به نیروهای ایران است راه سوم هم آشتی با ایران و سپس ایفای نقش نامرد فریبکار است.
فریدمن:حمله آمریکا به عراق حماقت چند لایه بود و کاری نبود که بخواهد بی مبالات و سرسری انجام شود که آن موازنه قدرت میان و عراق را از میان بردارد
در حالیکه قرار نبود آن موازنه را از بین ببرد. آن حمله سه ماموریت داشت1-نابودی ارتش عراق 2-نابودی بعث3-جایگزینی آن با یک حکومت نیرومند هوادار آمریکا
گام نخست و دوم به خوبی انجام شد اما گام سوم به مشل برخورد و بر ساختن یک رژیم دلخواه دشوار شد دشوار شد به خاطر ایرانی ها که منافع عمیقی در عراق داشتند
آن ها(ایرانی ها یک جنگ کثیف و پرتلفات دیگر نمی خواستند آن ها در عراق کنترل منفی داشتند
آن ها نمی توانستند به طور مستقیم بر عراق فرمان برانند ولی این توان رو داشتند که جلوی چیرگی دیگران بر عراق را هم بگیرند
اکنون ما یک مساله ترسناک داریم مساله ایران
و چرا می گوییم مساله ایران
آن از بابت گسترش جنگ افزار هسته ای و اینها نیست،آنگونه که اسرائیلیها می گویند آن ها نمی دانند چکار می کنند،این مسله واقعا مهم نیست
مساله این است که آن ها اصلی ترین نیروی نظامی متعارف در خلیج فارس هستند بزرگترین
در نبود نیروی نظامی آمریکا نیروی نظامی متعارف ایران و نیروی چیره بر منطقه است.
نه برای اینکه نیروی نظامی ایران بی مانند هستند یا چیزی مثل این
بلکه شما یک نیروی متعارف را نسبت با نیروی روبه رویش می سنجید
آن ها می توانند سعودی ها را یک لقمه کنند
اکنون ایالات متحده متعهد به بیرون رفتن از عراق است
اگر آمریکا از عراق بیرون برود من گمان نمی کنم که نهادهایی که ما پشت سرمان در عراق می گذاریم بتوانند در برابر ایرانی ها مقاومت کنند.
همان طور که پیشتر هم گفتیم چهره ای هوادار ایران مانند مقتدی صدر در عراق پدید خواهد آمد.
ما تحریم ها را علیه ایرانی ها داریم و آن ها مقتدی صدر را نیروی هوادار خود را و این یک مساله است
اگر ایالات متحده آمریکا در عراق بماند ما نیروی کافی نداریم که با پنجاه هزار یا سی هزار و بیست هزار بخواهیم واقعیت میدانی عراق را شکل بدهیم
ما یک نیروی 170 هزار نفری نداریم ما آنقدر نیرو داریم که کیسه های جنازه را پر کنند و اگر ایرانی ها تصمیم بگیرند بعضی از گروه های شیعه و سنی که با آن ها رابطه دارند را فعال کنند وضعیت برای آمریکا بسیار پیچیده خواهد شد.
ما آماده نیستیم که جلوی نیروهای نظامی ایران را بگیریم
زیرا بسیاری از کسانی که آنجا داریم آموزش دهندگانی از نیروی هوایی و از این دست هستند
پس یا ما باید نیروهایمان در عراق را به اندازه معقولی برسانیم و افزایش دهیم از محل نیروهایی که نداریم چون بقیه در افغانستان هستند
یا بیرون برویمپ
اگر بیرون برویم ایران جای ما را پر خواهد کرد یا تلاش می کنند که پر کنند که من فکر میکنم موفق هم خواهند شد و آنگاه آن ها در جایگاه اثرگذاری بر شبه جزیره عربستان خواهند بود که برای دنیا اهمیت دارد که نفت سعودی آنجاست
اگر این کار را(خروج از عراق؟) انجام دهیم ایرانیان دیگر نیازی به به سعودی ندارند.
محاسبات سعودی ها نشان خواهد داد که بیرون رفتن آمریکا نامحتمل است که بازگشت دوباره ای در پی داشته باشد.
ولی ایرانیان جایی نخواهند رفت
آن ها(سعودی ها) ارتشی که برای یک دوره طولانی بتواند سرپا بماند نخواهند داشت.
آن ها به سویی خواهند رفت که نگاه سیاسی خود را بازنگری کرده و با ایرانیان جفت و جور شوند
و این البته موازانه قدرت در خلیج فارس را دگرگون خواهد کرد و به طور بالقوه موازنه قدرت را درجهان دگرگون خواهد کرد
بنابراین در هنگامی که همه سرگرم بحث درباره جنگ افزار هسته ای ایران هستند
جنگ افزار اتمی ایران که تنگه هرمز را می بندد و جریان نفت از منطقه را قطع می کند و اقتصاد دنیا را ویران می کند
و اگر می خواهید بدانید که احمدی نژاد چرا آنقدر گستاخ است پاسخش این است که او این را می داند
و اگر می خواهید بدانید چرا شش ملت پنج عضو همیشگی شورای امنیت و آلمان می خواهند با ایرانیان پشت یک میز بنشینند برای این است که آن ها هم این نکته را می دانند.
از میان رفتن موازنه قدرت در غرب آسیا ایالات متحد آمریکا را در موقعیت بسیار دشواری قرار داده است و رئیس جمهور آمریکا دو گزینه دارد
یکی اینکه در عراق بماند که کسانی که می گویند این بهترین گزینه است
گزینه دوم اینکه رئیس جمهور دستور حمله به نیروی نظامی ایران را بدهد که آمریکا می تواند هم به طور کامل کامیاب باشد
و هم می تواند به شکل فاجعه آمیزی شکست بخورد
پس پرسش این است که گمان می کنید که چه اندازه خوش اقبال باشید؟
زیرا اگر آزمایش کنید و شکست بخورید اوه به دردسر خواهید افتاد
راه سوم همان است که فرانکلین روزولت با استالنی کر و ریچارد نیکسون با مائو انجام داد یعنی همان که فکرش را نمی کنیم که تلاش کنیم با ایران یک آشتی سیاسی برسیم چنین آشتی سیاسی با ایران به معنای فروختن عربستان سعودی است
که دردسر ساز است شاید بخاطر آنچه دیگران درباره ما خواهند اندیشید ولی بی تردید اگر رئیس جمهور کاری کند او یا باید یک نامرد و فریبکار فوق العاده باشد یا باید به سوی جنگ برود دربرابر مخالفت همگان در آمریکا که می گویند نه به یک جنگ دیگر
یا باید با محور شر به سازش برسد این ها گزینه هایی است که امریکا دارد
روزولت با استالین معامله کرد و نیکسون با مائو
احمدی نژاد در سنجش با ان جنایتکاران بزرگ یک بی خاصیت به شمار می رود
اکنون اندرز برای انجام این کار(سازش)از این واقعیت می آید که گزینه های اندکی پیش رویمان است و نمی توانیم همه را روی آن ها باهم همراه کنیم
بیرون بردن نیرویی که اکنون در عراق داریم آن ها را به خطر می اندازد
و ما نیروهای دیگری نداریم که به عراق ببریم و این جایی است که رئیس جمهور باید باهوش باشد